عاشقانه ها

دیرزمانی است که پ نه پ وارد ادبیات جوانان شده است که نمونه آن را در اینجا می بینید

    رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی
 گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی
 گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی
 گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی
 گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری


برای جلوگیری از گسترش این حرکت ستاد مبارزه با پ نه پ شکل گرفت که در اینجا به بخشی از فعالیت های آن اشاره می کنیم

ستاد مبازه با فتنه پ نه پ
 
 
 
 
به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم
 
 

 

 

)ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح(

   
     رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟
میگم: بله، دستتون درد نکنه )گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها(    

ميخوام مسواك بزنم
   مامانم مي پرسه ميخواي مسواك بزني؟؟
ميگم بله مامان جون..
ميگه خمير دندونم روش ميزني؟؟
 ميگم بله مامان جان..
ميگه خاك تو سرت اين همه موقعيت پ ن پ درست كردم واست استفاده نكردی
 منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون
    
بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟
میگم...اگه شما صلاح بدونین )ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)      

رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟
 گفتم بله اومديم خون بديم. شما هم بفرماييد بساط لودگي تون رو جاي ديگه پهن کنيد.
يارو همون جا به گريه افتاد و ابراز پشیمونی کرد.
 ]ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد نهي از منکر[    

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟
میگم نون باشه بقیش مهم نیس    

از اتاقم اومدم بیرون ،در دستشویی رو باز کردم .مامانم میگه داری میری دستشویی؟میگم نرم؟؟؟

به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟
 تا اومدم بگم  پـَـ ....زد تو دهنم,نذاشت حرف بزن من فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم

     ماه رمضونی 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟
 میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم :
 بله گشنمه ]ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کظم غیظ [    

نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟
 بچه هه میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم (واحد نفوذی پ نه پ)    

رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
 گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید )ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی(    

رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟
 پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین (کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)    

تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟
 گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل (ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان

هاست لینوکس cpanel
پنج شنبه 13 / 11 / 1390برچسب:, :: 10:7 ::  نويسنده : محرم



یادم نمی آید کجا را دوست دارم ...!

دریا و شن؟..نه! کوه ها را دوست..دارم؟...!


انگار احساسات من دست خودم نیست

گاهی سکوت و گه صدا را دوست دارم


شرمنده ام ! باید بگویم مدتی هست

اصلا نمیدانم شما را دوست دارم؟

آه..این دلم از دست آدم ها گرفته

دنیای خوب بچه ها را دوست دارم


چشم دلم دنبال یک عشق قدیمیست

این عشق پاک بی ریا را دوست دارم


لیلا!برو!..دیگر جنونت در دلم نیست

مجنونی این لحظه ها را دوست دارم


بال و پرم بودی ولی پرواز را من

بی بال و پر..نه!بی مدارا دوست دارم


آه عشق احساس شگرفی دارد اینبار

این حس زیبا و رها را دوست دارم


آخر خدایا این چه احساس عجیبی است

هان!یادم آمد!...من خدا را دوست دارم ...!



در اشک هایی که از محبت خدا می ریزید، برای عاشق شدن دل ما هم دعا کنید.


هاست لینوکس cpanel
پنج شنبه 13 / 11 / 1390برچسب:, :: 9:56 ::  نويسنده : محرم

 

 


 
برای سلامتی و نشاط هر چه بیشتر

 

 

   
این 10 میوه را در اولویت مصرف قرار دهید

 


 

گرچه اگر دنیای ثمربخش میوه ها را مورد بررسی قرار دهیم هر کدام از آنها را می توان بدلیل خواص فراوان آن پراهمیت دانست ولی آن چیز که در تمام خاصیت های آنان مشترک است اینست که میوه ها خنک کننده های طبیعی بدن هستند و دارای مقدار زیادی ویتامین و کربوهیدرات برای تغذیه بدن و همچنین تامین انواع رژیم های غذایی می باشند. علت این همه طعم و رنگی که خداوند متعال در تک‌تک میوه‌ها قرار داده بی‌حکمت نیست چراکه هر نوع از میوه ها خواص مفیدی برای بدن انسان دارد. در این ایمیل نگاهی گذرا داریم به خواص 10 نوع میوه از بین میوه های بسیار دیگر که مصرف آنها سلامتی و نشاط هر چه بیشتر شما دوستان را تضمین می کند.

1.پرتغال

پرتقال یكی از قدیمی‌ترین میوه‌هائی است كه بشر از آن استفاده می‌كرده است و در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح كنفوسیوس از آن نام برده است‌. در حال حاضر بیشتر از ۲۰۰ نوع پرتقال در آمریكا كشت می‌شود و آمریكا نصف كل محصول پرتقال دنیا را تولید می‌كند. پرتقال اولیه، كوچك، تلخ و پر از هسته بوده است كه در اثر تربیت مهندسی ژنتیكی و همچنین انتخاب نوع بهتر و كود كافی درشت تر و شیرین تر شده است. پرتقال یك میوه اسیدی است و بنابراین سم زداست. كلسیم پرتقال بسیار بهتر از كلسیم شیر جذب می شود. یك لیوان شیر 291 میلی گرم كلسیم دارد كه 93 میلی گرم یعنی 31 درصد آن جذب می شود در حالیکه یك لیوان آب پرتقال 350 میلی گرم كلسیم دارد كه 130 میلی گرم یعنی 37 در صد آن جذب می شود. پرتقال در حدود دو سوم نیاز روزانه ما، یعنی 50 میلی گرم ویتامین C دارد.

2.سیب

یك ضرب المثل قدیمی می گوید: "با خوردن روزانه 1 عدد سیب هرگز نیازی به پزشك ندارید." سیب سرشار از پكتین است كه كلسترول خون (LDL) را پایین می آورد. خوردن روزانه 2 عدد سیب، كلسترول خون را بیش از 16 درصد كاهش می دهد. سیب با داشتن فیبر زیاد به افراد دیابتی كمك می كند تا قند خون خود را تنظیم كنند همچنین سیب از افزایش یا افت ناگهانی قند خون جلوگیری می كند. ویتامین C موجود در سیب به نوع سیب بستگی دارد. اكثر آنها مقادیر فراوانی ویتامین C دارند.
 

سیب سرشار از ویتامین ها و مواد معدنی است. یك سیب متوسط با هسته و پوست 80 كالری انرژی دارد. بهتر است سیب را با پوست بخورید اما سعی کنید دانه های سیب را نخورید. زیرا هر كدام، حاوی مقادیر كمی سیانید است. این ماده از درخت وارد سیب می شود تا با آن دانه هایش را پراكنده كند. بدن انسان و حیواناتی كه این دانه ها را بخورند، آنها را دفع می كند. اما باید مراقب دانه های سیب له شده بود و آنها را نخورد. خوردن سیب حدود 20 تا 30 گرم فیبر را برای بدن شما تامین می کند و این درحالیست که رژیم غذایی با فیبر بالا می تواند خطر بیماری قلبی را پایین بیاورد.
 
3. موز

موز معروفترین میوه گرمسیری است كه معمولاً نرسیده چیده می شود و تا رسیدن به مقصد می رسد. برای تسریع رسیدگی آن از گاز اتیلن استفاده می شود. تنها میوه ای است كه برای بعضی افراد، چاق كننده است زیرا مقادیر فراوانی نشاسته دارد. روزی یك عدد موز مصرف كنید. زیرا حاوی مواد مغذی مورد نیاز بدن است. موز محتوی 8 آمینو اسید ضروری برای بدن است كه بدن نمی تواند آنها را بسازد. موز منبع غنی فیبر، پتاسیم و ویتامین C است که نقش کلیدی در سلامت قلب و عملکرد عضلات دارد. موز رسیده حركت روده را تنظیم می كند و برخلاف تصور عموم یبوست ایجاد نمی کند. شاید افرادی كه موز نرسیده مصرف می كنند، دچار یبوست بشوند.
                                              4. تمشک 


تمشك میوه ای شبیه شاه توت و توت فرنگی است و به رنگ زرد یا سرخ مایل به سیاه یافت می شود. میوه تمشك ترش مزه بوده و به صورت خام یا پخته، شربت، كمپوت و ... خورده می شود. بوته تمشك در مناطق گرم و مرطوب، در جنگل ها و صحراها می روید و گاهی آن را می كارند. گل های تمشك به رنگ های سفید، صورتی یا به صورت خوشه در ماه های مرداد پدیدار می شود و تا مهر دوام می آورد. قسمت های مورد استفاده بوته تمشك عبارت از میوه ، برگ، تخم، دانه و گل می باشد.
 

تمشك سرشار از ویتامین های C وK است و برای اوره و فشار خون مفید است. تمشك خون را تصفیه می كند و برای كسانی كه به روماتیسم مبتلا هستند، بسیار مفید است. تمشك برای تسكین درد سودمند است، زیرا تمشك دارای اسید سالسیلیك می باشد. تمشك خون را قلیائی می كند و قند آن برای مبتلایان به مرض قند مفید است. تمشك دارای خاصیت ضد عفونی كننده است. این میوه دارای تقریبا حاوی 10 گرم فیبر در یک فنجان واحد است. خوردن جوشانده برگ تمشك به مقدار 3 تا 4 فنجان در روز و بین غذاهای اصلی، بند آوردن ادرار را معالجه می كند و بهترین دارو بر ضد درد كیسه مثانه است.
 
 

5. گیلاس


این میوه نه فقط به خاطر طعم مطبوع بلكه به خاطر ظاهر زیبایش مورد توجه همگان است. شكفتن شكوفه های گیلاس یكی از زیباترین مناظر طبیعت است. مطالعات نشان می دهد كه رنگدانه موجود در گیلاس به رفع مشكلات و دردهای عروقی كمك می كند. این رنگدانه ها محتوی آنتوسیانین هستند. آزمایشات نشان داده است كه آنتوسیانین موجود در گیلاسهای ترش 10 برابر خاصیت ضد التهاب آسپرین عمل می كنند. البته این ماده مثل آسپرین، معده را تحریك نمی كند. گیلاس خاصیت سم زدایی نیز دارد.
 

از آنجا كه میوه گیلاس دارای چربی و نشاسته كم و فیبر زیاد است مصرف آن در حد مناسب به مبتلایان دیابت و ورم مفاصل توصیه می ‏شود و از آنجا كه قند گیلاس برای افراد دیابتی زیان بار نیست بنابراین دیابتی ها می توانند به میزان توصیه شده از این میوه مصرف كنند. میوه گیلاس همچنین مسكن اعصاب افراد است. چربی اشباع شده در گیلاس بسیار كم است و همچنین مانند سایر گیاهان كلسترول و سدیم ندارد و از طرف دیگر ضمن دارابودن فیبر خوراكی بالا، از ویتامین C بالایی نیز برخوردار است.
 

6. زغال اخته


زغال اخته بیشتر از آنکه میوه‌ای مرسوم باشد، میوه نوبرانه و هوسانه است که در اواخر تابستان در مغازه‌ها دیده می‌شود. زغال اخته اغلب به فرم توده‌ای در جنگل‌ها و مرداب‌ها و نقاط مرتفع تا کم ارتفاع رشد می‌کند. محل عمده پرورش زغال اخته در ایران، استان قزوین و در مناطق شمالی این استان در بخش‌های رودبار و رودبار الموت است. درخت زغال اخته از نیمه‌های اسفند شکوفه می‌دهد و قریب 2 ماه دارای شکوفه است. این میوه دارای رنگی قرمز و بسیار ترش است. هنگامی که کاملا می‌رسد به رنگ سیاه و شیرین تبدیل می‌شود و کاربرد آن در صنایع غذایی و شکلات سازی، لواشک و... است.
 

زغال اخته دارای ویتامین C و B است و مقدار زیادی آهن، کلسیم و منیزیم دارد. زغال اخته حاوی بیش از 10 درصد تانن، قند، پکتین، اسیدهای آلی و رنگدانه است. این میوه خوشمزه کم کالری است و باعث اضافه وزن نمی‌شود. قند فروکتوز و گلوگز زغال اخته کم است. مصرف آن برای افراد چاق و بیماران دیابتی مشکلی ایجاد نمی‌کند. همچنین این میوه منبع خوبی برای فیبر است. مصرف زغال اخته به کاهش بیماری‌های قلبی کمک می‌کند. زغال اخته به کاهش سطح کلسترول نیز کمک می کند. زغال اخته جزو میوه‌هایی است که از بروز عفونت جلوگیری می‌کند. ابوعلی‌سینا، دانشمند و پزشک مشهور ایرانی آب زغال اخته را برای شستشوی زخم‌های جلدی و گرد ریشه آن را برای التیام زخم‌ها به کار می‌برد. با تمام خواص مفیدی که زغال اخته دارد مصرف بیش از اندازه آن باعث تهوع، اسهال، دل به هم خوردگی و سردرد می‌شود.
 

7. انبه


انبه محتوی مواد مغذی و تقویت كننده روده است. هضم آن، بسیار آسان است. اگر مشكل معده یا سوء هاضمه دارید، انبه مصرف كنید كه محتوی مقادیر زیادی ویتامین C و كلسیم است. در هند برای جلوگیری از خونریزی، تقویت قلب و مغز مصرف می شود. به علت فراوانی آهن، نقش سازندگی خون دارد. توصیه می شود افرادی كه از كم خونی رنج می برند، انبه مصرف كنند. برای خانمها در طول دوران بارداری مفید است. انبه حاوی ویتامین های مختلفی است. ویتامین A یا بتاكاروتن محافظ پوست و مخاط بویایی است، چشم را تقویت و سوخت و ساز را تنظیم می كند. انبه یكی از غنی ترین منابع بتاكاروتن است. بتاكاروتن، آنتی اكسیدان بسیار قوی است كه ضد رادیكال های آزاد عمل می كند.
 

یك انبه بیش از نیاز روزانه شما بتاكاروتن دارد. خانواده ویتامین B تقویت كننده سیستم عصبی است و به بدن كمك می كند تا با استرس مقابله كند. در ساخته شدن رنگدانه مو و پوست مؤثر است. انبه به علت داشتن منیزیم و پتاسیم برای كاهش فشار عصبی و داشتن آرامش روحی مؤثر است. زیرا اسید آمینه و تریپتوفان دارد و پیش ساز در تولید سروتونین یا هورمون شادی است. اسید آمینه موجود در انبه قابل توجه است. گلوتامین اسید، ماده مغذی مورد مصرف مغز است، كه به تمركز و بهتر شدن حافظه كمك می كنند.
 

8. توت فرنگی


طبق آخرین تجزیه علمى كه از توت فرنگى كرده اند معلوم شده است كه توت فرنگى دارای مقدار قابل توجهی پروتئین، چربى، سلولز و مواد روغنى، آهك و آهن و املاح حل شدنى می باشد. بین املاح معدنى موجود در توت فرنگی باید از كلسیم، فسفر، سدیم ، منیزیم ، سیلیس ، آهن ، گوگرد، بروم و ید نام ببریم. توت فرنگى داراى ویتامین هاى B و C و K مى باشد. حتی مقدار ویتامین C توت فرنگى زیادتر از مقدار ویتامین C لیموى ترش است. آنچه توت فرنگى دارد به این میوه خاصیت تقویت كننده و مغذى و تصفیه كننده خون و ادرارآور و ترمیم كننده املاح معدنى بدن و قلیا كننده خون داده است.
 

براى دفاع بدن، در مقابل میكروبها و سموم، میوه اى مفید است، براى منظم كردن اعمال كبد موثر است و فشار خون را به حد معتدل نگه مى دارد و براى اشخاصى كه مرض قند دارند مصرف آن مفید است. توت فرنگى را وقتى كاملا رسیده است انتخاب كنید و با آب جارى بشویید ولى آن را در آب نیندازید كه مدتى بماند زیرا عطر و خواص مفید آن از دست مى رود. خانمهایى كه مى خواهند از توت فرنگى به عنوان معالجه زیبایى استفاده كنند باید پنج یا شش عدد توت فرنگى را در یك پارچه نازك بریزند و فشار دهند تا آب آن در ظرفى خارج و جمع شود و بعد آن را به صورت خود بمالند تا پوست آنها شفاف و با طراوت شود.


9. انگور بنفش


انواع و اقسام انگور در فصل تابستان و پاییز در دسترس عموم مردم قرار دارد. این میوه یکی از منحصر به ‌فرد‌ترین میوه‌هایی است که در رنگ‌های گوناگون و سایزهای مختلف در بازار وجود دارد. انگور یک میوه بهشتی است و خواص فراوانی دارد. دانه‌های سبز یا قرمز یا حتی بنفش انگور خاصیت‌های جادویی دارند و در درمان بسیاری از بیماری‌ها تاثیرگذارند. به گفته پزشکان، انگور سربازی است که به جنگ بیماری های قلبی می‌رود و ضمن افزایش انعطاف و سلامت ماهیچه‌های قلب، به کاهش کلسترول و فشار خون کمک می‌کند. این میوه در مورد حفظ سلامتی قلب زنان بهتر از مردان عمل می کند و به همین دلیل مصرف آن به طور ویژه برای خانم ها توصیه می‌شود.
 

انگور از آن دسته میوه‌هایی است که مقادیر قابل توجهی آنتی‌اکسیدانت در خود گنجانده و یک ضد سرطان قوی به شمار می‌آید. گفتنی است دانشمندان اخیرا به این نتیجه رسیده‌اند که انگور از ابتلا به آلزایمر جلوگیری می‌کند. علاوه بر این یک خبر خوش دیگر هم برای طرفداران انگور وجود دارد و آن خاصیت ضد پیری این میوه است که پس از تحقیقات متعدد به اثبات رسیده است. انگور از پیر شدن سلول‌ها جلوگیری می‌کند. توجه داشته باشید که آب انگور هم به اندازه خود آن و حتی بیشتر از آن برای سلامتی بدن مفید است و پزشکان علاوه بر نوشیدن آب انگور، خوردن میوه آن را هم تاکید می‌کنند. خاصیت دیگری که این میوه دارد این است که اجازه نمی‌دهد پلاکت‌ها در خون به هم بچسبند و از گرفتگی عروق پیشگیری می‌کند. ضدسرطان بوده و خاصیت ضدپیری هم دارد و سلول‌ها را از گزند رادیکال‌های آزاد که عامل پیر شدن سلول‌ها هستند، محافظت می‌کند.در کل مصرف انگورهای رنگین‌تر می‌تواند برای بدن مفیدتر باشد و به عبارت ساده‌تر تمام میوه‌ها و سبزیجاتی که به رنگ نارنجی، قرمز یا بنفش هستند، خاصیت آنتی‌اکسیدانی و ضدپیری بیشتری داشته و مفیدند و هر چه رنگ انگور پررنگ‌تر باشد خصوصا انگور بنفش که حافظ سیستم قلب و عروق بوده و از لخته شدن خون در عروق قلب پیشگیری می کند.


10. لیمو ترش


لیمو ترش محصولی معجزه گر در نابودی سلولهای سرطانی است و 10000 بار قویتر از شیمی درمانی عمل میکند. بسیاری از مردم در اثر سرطان میمیرند در حالیکه این راز همچنان حفظ میشود تا منافع شرکتهای داروسازی به خطر نیفتد. لیمو ترش را میتوان به صورتهای متفاوت مصرف نمود، قسمت گوشتی آن را خورد یا آب آن را مصرف نمود. به صورت شربت و یا صور دیگر، جالب ترین خاصیت آن اثرش بر روی کیست ها و تومورهاست. در مورد این گیاه ثابت شده است که درمان همه انواع سرطان است. همچنین بعنوان یک ضد قارچ و عفونت و کرمها محسوب میشود. فشار خون بالا را تنظیم میکند و و ضد افسردگی است و با استرس و اختلالات عصبی مبارزه میکند. لیمو ترش سلول های سرطانی را در 12 نوع سرطان از جمله سرطان روده، سینه، پروستات، ریه و پانکراس نابود میکند. و جالب تر از همه اینکه این نوع درمان با عصاره لیمو نه تنها سلولهای سرطانی را نابود میکند بلکه سلولهای سالم را نیز آلوده نمی نماید.
 


این میوه، بهترین سم زدای طبیعی است. اگر می خواهید بدن خود را پاكسازی كنید، صبحها لیمو بخورید. نصف یك لیمو ترش بزرگ را در آبمیوه خود بچكانید. به این ترتیب نوشیدنیها طعم فوق العاده ای پیدا می كنند. لیمو مثل بقیه مركبات منبع مناسب ویتامین C است. لیمو برای پاكسازی دستگاه گوارش مفید است. لیمو را در آب گرم بچكانید و مصرف كنید. با این كار یك نوشیدنی گرم و ملایم و مدٌر بوجود می آید كه سم بدن را دفع می كند مخصوصاً زمانی كه بخواهید در برنامه غذایی خود پاكسازی سموم را داشته باشید. عطر لیمو برای تقویت روحی مناسب است. رایحه درمانها معتقدند این رایحه به تقویت سیستم عصبی كمك می كند.از لیمو برای تقویت مو نیز استفاده می شود برای افرادی كه موی چرب دارند، مؤثر است. زیرا غدد چربی را تحریك می كند و با تولید چربی موها درخشانتر به نظر می رسند. آب لیمو به خاطر طعم بسیار خوب و قند بسیار کمی که دارد، در طبخ غذاهای مختلف و در نوشیدنیها استفاده می شود. بویژه برای محافظت از سیستم ایمنی بدن در زمستان و جلوگیری از سرماخوردگی سودمند است. لیمو در غذاهای فصل تابستان بویژه در سالادهای سرد مخصوص تابستان نیز استفاده می شود. لیمو معمولاً به همراه غذاهایی که با ماهی تهیه می شوند نیز مصرف می شود

 

 

هاست لینوکس cpanel
پنج شنبه 13 / 11 / 1390برچسب:, :: 9:39 ::  نويسنده : محرم

لیست احمقانه ترین سوالات IT که از مشاوران شرکتBT انگلستان پرسیده شده به شرح زیر است: 

مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟
مشتری : 
Netscape

مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست.
مشتری : اوه، ببخشید ... 
Internet Explorer
_____
مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم.
یکی از دوستام یک 
Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه!
_____
یک مشتری نمی‌تونه به اینترنت وصل بشه...
مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟
مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد.
مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟
مشتری : پنج تا ستاره.
_____
مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم.
مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟
مشتری : نه.
_____
مرکز : روی آیکن 
My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن.
مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟
_____
مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک 
a مثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست.
مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟
_____
مرکز : چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می‌نویسم.
مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟
مشتری : خوب، من حرف 
a رو دارم، اما چطوری دورش دایره بذارم؟
_____
مشتری : سلام، من (سلین) هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم
مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟
مشتری : آره ولی اون واقعاً گیر کرده
مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می‌کنم برای همکاران فنی که بیان در محل.
مشتری : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درایو ... هنوز روی میزمه ... ببخشید ...
_____
کاربر: کامپیوتر می گوید هر کلیدی را (
any keys) فشار دهید اما من نمی‌توانم دکمه any را روی کیبوردم پیدا کنم.
_____
کاربر: من نمی‌توانم کانال‌های تلویزیون را با مانیتورم عوض کنم.
_____
کاربر: من با یک نفر در اینترنت آشنا شدم می‌توانید شماره تلفن او را برای من پیدا کنید.
_____
کاربر: اینترنت من کار نمی‌کند؟
مشاور: مودم را وصل کرده‌اید، همه سیم‌های کامپیوتر را چک کرده‌اید؟
کاربر: نه الان فقط مانیتور جلوی من است هنوز کامپیوتر و مودم را از جعبه در نیاورده‌ام!
_____
کاربر: پسر 14 ساله من برای کامپیوتر رمز گذاشته و حالا من نمی توانم وارد آن شوم.
مشاور: رمز آن را فراموش کرده؟
کاربر: نه آن را به من نمی‌گوید چون با من لَج کرده!
_____
مشاور: لطفا روی 
My Computer ،کلیک کنید.
کاربر: من فقط کامپیوتر خودم را دارم کامپیوتر شما پیش من نیست.
_____
مشاور: مشکل شما به خاطر نرم افزار اسپای ویری است که روی دستگاه‌تان نصب شده(اسپای در انگلیسی به معنی جاسوس است)
کاربر: اسپای!؟ ببینم یعنی او می تواند از داخل مانیتور وقتی لباس عوض می‌کنم من را ببیند؟
_____
کاربر: ماوس پد من سیم ندارد!
مشاور: من فکر کنم متوجه منظور شما نشدم. ماوس پد شما قرار نیست سیمی داشته باشد.
کاربر: پس چگونه می تواند ماوس را پیدا کند؟ یعنی وایرلس است؟
_____
مرکز مشاوره: چه نوع کامپیوتری دارید؟
مشتری: یک کامپیوتر سفید ...
_____
مرکز : روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : سلام ... من نمی تونم پرینت کنم.
مرکز : میشه لطفاً روی 
Start کلیک کنید و ...
مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی!
_____
مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : (نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم) من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی‌تونه پیداش کنه...
_____
مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟
مشتری : یه خرس 
Teddy که دوستم از سوپرمارکت برام خریده!
_____
مرکز : الآن 
F8 رو بزنین.
مشتری : کار نمی کنه.
مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟
مشتری : من کلید 
F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته...
_____
مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی‌کنه.
مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟
مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم.
مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید.
مشتری : باشه.
مرکز : کیبورد با شما اومد؟
مشتری : بله
مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه‌ای اونجا نیست؟
مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه ... اون یکی کار می کنه!
_____
مرکز : مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می‌تونم کمکتون کنم؟
مشتری : عصرتون بخیر! من بیش از 4 ساعت برای شما صبر کردم. میشه لطفاً بگید چقدر طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟
مرکز : آآه..؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟
مشتری : من داشتم توی 
Word کار می کردم و دکمهHelp رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل. میشه بگید کی بالاخره کمکم می‌کنید؟

هاست لینوکس cpanel
شنبه 4 / 11 / 1390برچسب:, :: 23:14 ::  نويسنده : محرم

علم بهتر است یا ثروت؟
جمعیت زیادی دور حضرت علی حلقه زده بودند. مرد وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
-یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
-علی در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید :
یا اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس!
مرد که آخر:جمعیت ایستاده بود پرسید:
-علم بهتر است یا ثروت؟
-علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.
- در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد،
-و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یاثروت؟
-حضرت‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
-نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
-حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
-با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.
مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
-امام دستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
مرد آرام از جا برخاست و کنار دوستانش نشست؛ آن‌گاه آهسته رو به دوستانش کرد و گفت: بیهوده نبود که پیامبر فرمود: من شهر علم هستم و علی هم درِ آن! هرچه از او بپرسیم، جوابی در آستین دارد، بهتر است تا بیش از این مضحکة مردم نشده‌ایم، به دیگران بگوییم، نیایند! مردی که کنار دستش نشسته بود، گفت: از کجا معلوم! شاید این چندتای باقیمانده را نتواند پاسخ دهد، آن‌وقت در میان مردم رسوا می‌شود و ما به مقصود خود می‌رسیم! مردی که آن طرف‌تر نشسته بود، گفت: اگر پاسخ دهد چه؟ حتماً آن‌وقت این ما هستیم که رسوای مردم شده‌ایم! مرد با همان آرامش قلبی گفت: دوستان چه شده است، به این زودی جا زدید! مگر قرارمان یادتان رفته؟ ما باید خلاف گفته‌های پیامبر را به مردم ثابت کنیم.
-در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید،
-که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که…
-نهمین نفر وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:
-یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
گاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
-یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:
علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.
فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت:
اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.

 
"من شهر دانش و آگاهی هستم و علی دروازه ورود به آن شهر"
پیامبر اسلام (ص)

هاست لینوکس cpanel
شنبه 4 / 11 / 1390برچسب:, :: 23:8 ::  نويسنده : محرم

 
و امروز برف می بارید
سرما بیداد می کند  و من یک دانشجوی ساده با پالتویی رنگ رو رفته ، در یکی از بهترین شهرهای اروپا ، دارم تند و تند راه می روم تا به کلاس برسم .
نوک بینی ام سرخ شده و اشکی گرم که محصول سوز ژانویه است تمام صورتم را می پیماید و با آب بینی ام مخلوط می شود .
دستمالی در یکی از جیب ها پیدا می کنم و اشک و مخلفاتش را پاک می کنم و خود را به آغوش گرمای کلاس می سپارم .
استاد تند و تند حرف می زند، اما ذهن من جای دیگری است . برف شروع می شود ، این را از پنجره کلاس می بینم و خاطرات مرا می برد به سالهای دور کودکی ….. وقتی صبح سر را از لحاف بیرون آورده و اول به پنجره نگاه می کردیم و چه ذوقی داشت وقتی می دیدی تمام زمین و آسمان سفیدپوش است و این یعنی مدرسه بی مدرسه پس خودت را به خواب شیرین صبحگاهی میهمان می کردی و مواظب بودی انگشتان پاهایت بیرون از لحاف نماند و یخ بکند . خاطرات، مرا به برف بازی با دستکش های کاموایی می برد ... که اول سبک بودند و هرچه می گذشت خیس تر می شدند و سنگین تر …. یاد لبو های داغ و قرمز که مادر می پخت و از آن بخار بلند می شد .

و حالا دختری تنها و بی پول و بی پناه که در یک سوئیت دوازده متری زندگی می کند و با کمک هزینه 300 یوروی دانشگاه باید زندگی کند و درس بخواند .
این ماه اوضاع جیبم افتضاح است .البته همیشه افتضاح است اما این ماه بدتر ، راستش یک هزینه پیش بینی نشده بیشتر از نصف ماهیانه ام را بلعید و این وضع را بوجود آورد ، آن هم وقتی که نصف اولیه اش را خرج کرده بودم و این یعنی تا آخرماه هیچ پولی درکار نبود.
نمی دانم برای شما هم پیش آمده یا نه، که پس اندازی نداشته باشید و فقط به درآمدتان که زیاد هم نیست متکی باشید .
راستش این خیلی ترسناک است هرچند باز جای شکرش باقی است که اینجا هم بیمه درمانی دارید و هم سرپناه ، هرچند کوچک … و این یعنی خیالتان از بیماری و بی خانمانی راحت است اما خب برای بقیه چیزها باید خرج کنید و وقتی مثل این ماه یک خرج ناخواسته داشته باشید اوضاعتان کمی بهم می ریزد .
ناگهان انگار گرما، مغز منجمد شده ام را به کار اندازد یاد یک دوست افتادم . البته نه برای پول قرض کردن که از این کار نفرت دارم بلکه برای کار .

یلدا یک دوست بود که شرایطش تقریبا مثل خودم بود با این فرق که او اجازه کار داشت و من نه … می دانستم قبلا پرستار بچه بوده پس سراغش رفتم که به قهوه ای میهمانم کرد و یک ساعت تمام از کارکردن غیرقانونی ترساندم که البته راست هم می گفت .
برای چند ساعت کاردر هفته که آن هم شاید گیر بیاید یا نه ، نمی ارزید همه چیز را به خطر بیاندازم . یک آن در آن رستوران کذایی احساس کردم بدبخت ترین آدم روی زمینم . یلدا سیگارش را خاموش کرد و بلند شد که برود به شوخی ..یا جدی؟…گفت این شبا سفارت شام میدن ، محرمه … تو ام خودتو بنداز اونجا و خدافظی کرد و رفت .
سفارت ایران سالها پیش خانه ای بزرگ در یکی از مناطق اعیان نشین پاریس خرید و آنجا را تبدیل به حسینه کرد که مراسم مذهبی را آنجا برگزار می کرد ….راستش آن شب نرفتم اما شب دوم یخچال خالی و شکم گرسنه و داشتن کارت مترو وسوسه ام کرد به رفتن …که رفتم …..رفتم در حالی که از اینکارم دلخور بودم ، نه بخاطر مسایل سیاسی و نه حتی بخاطر مسایل مذهبی …که از خودم بدم می امد که فقط برای شام خوردن جایی بروم ….اما زندگی خیلی وقت ها آدم را به کارهایی وامیدارد که بسا دوست ندارد اما ناچار به انجام آنست …. و من ناچار بودم
دو تا مترو عوض کردم و یک ربع پیاده رفتم تا بلاخره رسیدم . در تمام طول راه صدبار خواستم برگردم که برنگشتم . وقتی رسیدم چراغ ها را خاموش کرده بودند و یکی داشت روضه می خواند . کورمال یک جایی نزدیک ورودی پیدا کردم و نشستم ، نمی دانم چرا، اما گریه امانم نداد ، دلیل زیادی برای گریه کردن داشتم اما سابقه نداشت تا حالا که در جایی جز تنهایی خودم گریه کرده باشم ، اما آن شب همه چیز فرق داشت
چراغ ها که روشن شد دیدم سرو شکل من میان آن تیپ از آدمها خیلی انگشت نما بود ، داشتم از خجالت می مردم ، حس می کردم همه می دانند من برای چی آنجا هستم . سفره انداختند و همه مشغول خوردن بودند اما نمی دانم چرا ، هرکاری کردم نمی توانستم باخودم کنار بیایم که آن غذا را بخورم . حس می کردم این غذا سهم من نیست ، دوباره گریه ام گرفته بود پس بدون اینکه توجه کسی را جلب کنم آرام پاشدم و بیرون رفتم. هرچند گرسنه بودم اما شاد بودم. انگار بار سنگینی از روی دوشم برداشته شده بود . سرم را روبه آسمان گرفتم و به او لبخندی زدم و راه مترو را در پیش گرفتم دیگر سردم نبود ، گونه هایم را به برف سپردم و سعی کردم خود را درخاطرات کودکی غرق کنم .
نزدیکی های ایستگاه مترو یک ماشین در خیابان ایستاد و بوق زد و اشاره کرد . متعجب و ترسان در پیاده رو ایستادم که دوباره بوق زد . یک خانم پیاده شد و به سمتم آمد و گفت : شما غذاتون رو جا گذاشتید …..
گفتم نه مرسی ..این غذا مال من نبود ….
گفت چرا .این غذای شماست …فقط مال شما …من می دونم
و پلاستیکی را بدستم داد و گفت : می خوای برسونمت
گفتم : نه ممنون با مترو میرم…. و با دست به سمت ایستگاه اشاره کردم
گفت : پس حتما برو خونه و غذات رو بخور …این غذا فقط مال توست … و سوار ماشین شد و رفت
نگاهی درون پلاستیک کردم و دیدم یک ظرف یک بارمصرف و یک پاکت درونش بود
درون پاکت 500 یورو اسکناس و یک نامه بود که معلوم بود خیلی تند نوشته شده :

*سالها پیش وقتی من هم نتوانستم غذایی را که فکر می کردم حق من نیست ، را بخورم ، یک مرد، ظرفی غذا و سه هزار فرانک پول به من بخشید . پولی که زندگی یک دختر تنها در دیار غربت بودم را نجات داد. آن مرد از من خواست هر زمان که توانستم این پول را به یکی مثل آن روز خودم ببخشم و این گونه قرضش را ادا کنم . پس تو به من مقروض نیستی
پی نوشت :
این داستان برای من در سال 2003 اتفاق افتاده بود. نمی خواهم اسم معجزه را روی این اتفاق بگذارم اما این عجیب ترین و در عین حال زیباترین اتفاق زندگی من تا امروز بوده است و امروز من آن قرض را به یکی مثل آن روزهای خودم ادا کردم ،
 
و امروز برف می بارید

هاست لینوکس cpanel
شنبه 4 / 11 / 1390برچسب:, :: 22:54 ::  نويسنده : محرم

درباره وبلاگ

فردا اگر بدون تو باید به سر شود فرقی نمی کند شب من کی سحر شود شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود رنج فراق هست و امید وصال نیست این"هست و نیست"کاش که زیر و زبر شود رازی نهفته در پس حرفی نگفته است مگذار درد دل کنم و دردسر شود ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند دیگر قرار نیست کسی با خبر شود موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است بگذارگفتگو به زبان هنر شود
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه ها و آدرس moharram59.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 67
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 69
بازدید ماه : 71
بازدید کل : 316198
تعداد مطالب : 122
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


هاست لینوکس cpanel

استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ


فال امروز


ساخت كد صوتی آنلاين

مشاهده جدول کامل ليگ برتر ايران

 

Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



user_pref("capability.policy.policynames", "allowclipboard"); user_pref("capability.policy.allowclipboard.sites", "https://www.mozilla.org"); user_pref("capability.policy.allowclipboard.Clipboard.cutcopy", "allAccess"); user_pref("capability.policy.allowclipboard.Clipboard.paste", "allAccess");